مبانی اقتصاد دانش بنیان منطقه فرهنگی کاشان
اقلیم مشابه، افکار و خلقیات مشابه را در مردم این منطقه به همراه داشته است.
مردم منطقه برای مقابله با کمآبی و شرایط سخت زندگی، معماری شهر و منزل
ویژهی خود را داشتهاند، که البته با سایر شهرهای مجاور کویر مانند یزد
شباهت دارد. حتی معماری در کشاورزی رسوخ کرده و قناتها، کاریزها و
آسیابهای خاص منطقه ابداع و به کار گرفته شده است.
نیاز به آب و سرسبزی باعث تغییر سبک معماری منازل شده است. داشتن حوض آب،
تا حدی فراغ دریا و داشتن باغچه تا حدی فراغ جنگل را جبران کرده و نقشهای
گل و گیاه بر در و دیوار، فرشها و زیراندازها، روح تشنهی آنها را آرامشی
هر چند اندک میداده است.
از اینرو صنعت مردم منطقه، با هنر آمیخته شده است.
چون غذا و دوای خود را از گیاهان منطقه تأمین میکردهاند، با انواع گیاهان
اقلیم کمآب آشنایی داشتهاند و روشهای علمی برای نگهداری و گرفتن
عصارهی آنان برای اوقات دیگر سال ابداع نمودهاند. لذا از گل و گیاهان
منطقه انواع عطرها، اسانسها و داروها را میگرفتهاند.
یکی از تفریحات آنان در شبهای طولانی، تماشای آسمان و آشنایی با نجوم و
رصد پدیدههای کیهانی بوده است، که در تجارت و راهیابی شبانه نیز استفاده
میکردهاند.
کویر مرکزی، محل اتصال راههای شرقی و غربی و شمالی و جنوبی بوده و شرایط
سخت تجارت در قدیم، منطقه کاشان را به منزلگاه تجار معروفی چون طباطباییها
و بروجردیها سوق داده است.
بنابراین تجارت محصولات و خدمات … معروف کاشان و سایر محصولات، تجارت را رکن پنجم پیشرفت منطقه کرده است.
هفت هزار سال تمدن کهن و بومی کاشان، برندهای ملی و جهانی، فرش و صنایع
دستی، اسانس و گیاهان دارویی، گل و گلاب، معماری و نجوم را به همراه داشته
است.
تمام مؤلفههای فرهنگی، علمی، اقتصادی و اجتماعی منطقه با این چهار عامل
گره خورده است. هنوز هم گردشگری کاشان حول یکی از این عوامل چهارگانه
معنیدار است، یعنی گردشگر برای یکی از عوامل فوق به کاشان سفر میکند و
پیشرفت پایدار منطقه مرهون این چهار عامل است.
بیتوجهی به این عوامل چهارگانه، توهین به هوش مردم بومی و تمدن هفت هزار ساله مردم کاشان و حومه است.
توسعهی صنایع نامربوط مانند ماشینسازی در منطقه، معضلات فرهنگی و اجتماعی برای شهر به همراه داشته است.
توسعهی فرش ماشینی، متناسب با پتانسیل علمی و حتی اجتماعی منطقه و برآمده
از ذوق علمی و هنری مردم منطقه نیست، و رشد نامتوازن و ناپایدار آن،
هماکنون گریبانگیر صاحبان آنها شده است.
فرش ماشینی هویت فرهنگی و بومی فرش و صنایع دستی را تهدید کرده و ماشین
آلات و مواد اولیه وارداتی آن، سرمایه منطقه را از کشور خارج کرده و اشتغال
اندک به همراه داشته است، و فقط ذوق هنر طراحی در آن، متناسب با منطقه
بوده است.
اگر این ماشینآلات و مواد اولیه به تدریج با علم و صنعت منطقه، همانند ذوق
هنری به کار رفته در طراحی آنها رشد میکرد، پیشرفت پایدار اقتصادی،
اجتماعی، فرهنگی و اشتغال فراوان را به همراه داشت.
لذا به همهی علاقهمندان توصیه میشود در طراحی الگوی اقتصاد دانشبنیان کاشانی اسلامی، به موارد ذیل توجه خاص نمایند.
۱٫ به پنج رکن اصلی پیشرفت تمدن هفت هزار ساله منطقه فرهنگی کاشان احترام
بگذارند و هر گونه فعالیت در منطقه را در تداوم و احیای آنها و به روزرسانی
آنها، متناسب با زمان ببینند.
۲٫ کل منطقه فرهنگی کاشان به علت مشکلات مشابه، راهحل مشابه دارند و
همآوایی آنها به ارائهی راهحلهای جدید و فراگیر کمک میکند. لذا از
یکدیگر غافل نشوند و هزینه رقابت را به سود رفاقت تبدیل کنند.
۳٫ مرعوب دانشهای نوین و صنعتی که متناسب با شرایط اقلیم و فرهنگ منطقه
نیست، نشوند. «و لاتقلب الذین کفروا فی البلاد متاع قلیل ثم مأواهم جهنم و
بئس المهاد» (آل عمران ۱۹۶ و ۱۹۷)، فریب زرق و برقها و تکنولوژی کفار غرب و
شرق و بلاد کفر نشوید، متاعی اندک است که عاقبت آن جهنم دنیا و آخرت است.
۴٫ از فناوریهای جدید برای توسعه صنعت بومی و احیای صنایع منطقه و جلوگیری
از خامفروشی، استفاده شود. مثلاً تولید عطر و دارو از گیاهان و اسانسهای
دارویی منطقه، افزایش کشت گیاهان متناسب با فرهنگ بومی و اصیل، ایجاد و
اصلاح رشتههای علمی متناسب با فرهنگ و صنعت منطقه، احیای نجوم و علوم
سماوی در منطقه، توسعه و احیای صنایع دستی و توجه به معرفی و صادرات آن،
عدم صدور اسانسهای گیاهان و گل به صورت خام.
۵٫ در هر فعالیت جدید، فرهنگ صرفاً به عنوان پیوست قابل صرفنظر دیده نشود،
بلکه فرهنگ، صنعت، اشتغال و تاثیر بر اجتماع، به صورت یک عنصر جامع اما چند
ضلعی دیده شود، تا خودباوری ایرانی (کاشانی) در آن محقق شود.
۶٫ کاشان همواره شهری خلاق بوده و دانشمندان بزرگی در آن تربیت شدهاند.
فیض کاشانی، نراقیین، قطب راوندی، غیاثالدین جمشید کاشانی، محتشم کاشانی،
کمالالملک و سایر بزرگان، که افتخار ایران و اسلام بودهاند، به عنوان
الگو به قشرهای مختلف مردم معرفی شوند تا الگوهای ایرانی اسلامی انشین
الگوهای کاذب غربی برای جوانان امروز منطقه شود.
۷٫ از برخوردهای سیاسی که موجب تفرقه میشود، بپرهیزند، که خرابی و نقصان
دنیا و آخرت را به همراه دارد. «و لاتنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم» (انفال،
۴۶) با یکدیگر نزاع و اختلاف مکنید، که سست و بد دل میشوید و قدرت و
شوکتتان از بین میرود.
سیاست از دریچهی فرهنگ نگاه شود، نه برعکس، یعنی ما سیاست فرهنگی میخواهیم نه فرهنگ سیاسی.
در پایان متذکر میشود که امام خامنهای (حفظه الله) رهبر عزیزتر از
جانمان، با کاشان در مواردی که به ایشان مربوط بود، در حد استان رفتار کرده
است و اختصاص زمین در جوار بارگاه ملائک پاسبان رضوی در مشهد، در طرح
تخصیص زمین به استانها از سوی ایشان پیشنهاد و عملیاتی شده است. پس قدر
خود را بدانیم و رفتاری در حد استقلال کاشان در همهی شئون اداری و اجرایی و
فرهنگی و اجتماعی از خود بروز دهیم.
- ۰ نظر
- ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۱۰:۱۵