از ما حرکت از خدا برکت

اقتصاد مقاومتی ، اقدام وعمل وارائه گزارش به مردم

از ما حرکت از خدا برکت

اقتصاد مقاومتی ، اقدام وعمل وارائه گزارش به مردم

پوسترهای جالب اقتصاد مقاومتی +دانلود

امید بابایی | شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۴۲ ق.ظ


همِّ درست



ما مسجدیها گاهی باید همّ و غممان را درست کنیم وگرنه...

همکاری: جوانی برای گدایی وارد مسجد می‌شود، بین دو نماز برای بازارگرمی هم سر پا می‌ایستد و بعد از حمد و ثنای خداوندِ روزی‌دهنده(!) طلب یاری می‌کند. مردم هم که می‌بینند حقی بر گردن‌شان دارد برای این‌که کارش راه بیفتد، همکاری می‌کنند و مقداری پول برایش جمع می‌کنند. دو روز بعد همین اتفاق در مسجد بعدی و توسط همین نیازمند و سه روز در جای دیگر...

همدلی: جوانی برای گدایی وارد مسجد می‌شود. یکی از معتمدان حال او را جویا می‌شود. مقداری پول به‌عنوان سرمایه اولیه برای او جمع می‌کنند. دو روز و سه روز و یک ماه بعد او دیگر گدایی نمی‌کند، بلکه کاسبی‌ای برای خود ایجاد کرده و دم درِ مسجد سبزیِ تمیز و پاک‌شده می‌فروشد. اهالی مسجد برای جذب او به مسجد هم که شده، باهم از او خرید می‌کنند...




ایران پیشرفته، آرزویی دست‌یافتنی

در قلب منطقه آشوب‌زده‌ای در غرب آسیا، کشوری وجود دارد که با وجود تمام دشمنی‌ها، پیشرفت‌های غیرقابل انکاری داشته است. ایرانی‌ها خودشان را چندین بار به جهانیان اثبات کرده‌اند. کافیست کمی خاطرات پیشرفت‌های هسته‌ای، موشکی، نانوفناوری و... را به خاطر بیاوریم. این کشور با تکیه بر جوانان بااراده و منابع عظیم طبیعی خود به راحتی میتواند به قطب علمی و صنعتی منطقه تبدیل شود. این اتفاق تنها و تنها نیازمند یک اتفاق است و آن هم اینکه میدان برای شکوفایی استعدادهای ایرانی مهیا شود.

چند روز دیگر رئیس‌جمهور کره جنوبی به ایران سفر خواهد داشت. او می‌تواند با قدم زدن در خیابان‌های تهران از این‌که بازار صنایع الکترونیک ایران در تسخیر کشورش است، به خود ببالد. آیا این رویداد برای رئیس‌جمهور ایران نیز روزی روی خواهد داد تا در کشورهای خارجی، شاهد عرضه محصولات باکیفیت ایرانی باشد؟




تولید داخلی




دریغ از یک خوشانصافی!

پراید که در تصادفها مچاله میشود و سمند هم که زود افت میکند. پژو پارس هم استاندارد لازم را ندارد. گوشی ایرانی هم که باتری خالی می‌کند و وسایل آشپزخانه ایرانی کم‌تر عمر می‌کنند. در صنعت نساجی و لباس هم که هیچ چیز مثل کالای ترک و چین نمی‌شود...

بیانصاف! این چهجور حرف زدن است؟ یعنی در این همه کالای ایرانی یک خوبی پیدا نمیشد؟ تا کی مرغ همسایه غاز است؟ همیشه خوبی‌ها برای دیگران است و بدی‌ها برای ما؟ یک بار گفتی مصرف پراید کم است و سمند کم‌تر چپ می‌کند؟ یک بار قیمت کم گوشی ایرانی را به رخ نمانام (برند)های خارجی کشیدی؟ یک بار لذت لباس خوش‌دوخت و خوش‌بافت ایرانی را برای دیگران تعریف کردی؟

همیشه بدی، بدی، بدی! چشمها را باید شست که با این چشم بدبین هیچوقت اقتصاد ما مقاوم نمیشود...






رقابت (عادلانه) نیست!

می‌گوید به‌جای این‌که 200 هزار تومان بدهم و کالای ایرانی نو بخرم، همان را می‌دهم و کالای خارجی دست‌دوم می‌خرم. یا نه، کمی بیشتر به خودم فشار می‌آورم و کالای خارجی گران‌تر می‌خرم. وقتی هم می‌گویی «اقتصاد مقاومتی» آن‌که دشمنی دارد، مسخره می‌کند و اویی که دشمنی ندارد هم می‌گوید: «اگر کیفیت ما به آن‌ها رسید، من ایرانی می‌خرم.»

ظاهر حرف خوب است، اما منصفانه نیست. چراکه گذشته را نمی‌بینند. تولیدکننده ایرانی نیاز به فرصت دارد تا کالای خود را رشد دهد. معنی ندارد صنعتی را که 10 سال است در ایران راه افتاده، با صنعت 50 ساله غربی مقایسه کنند.

حالا چه کسی باید این فرصت رقابت را بدهد؟ اگر من و تو با نخریدن خود تولید داخلی را فلج کنیم، چه انتظاری از تولیدکننده باید داشته باشیم؟ آن‌وقت رشد نکردن اقتصاد مقاومتی تقصیر تک‌تک ماست..




اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل




---




توکل بر خدا یا کدخدا؟

کفر حداقلی دارد و حداکثری. حداکثرش این است که راست راست راه برود و بگوید خدایی نیست. خب البته این دیگر در این دوره زمانه خیلی احمقانه است. اما کم‌تر از آن هم هست. مثل این‌که بگوید خدا هست ولی نمی‌تواند فلان مشکل مرا حل کند! ظاهرش ساده است، ولی می‌دانید این حرف خیلی از ماست؟

جوانی که ازدواج نمی‌کند چون مشکل مالی دارد یا کسی که به دیگری کمک نمی‌کند، از ترس این‌که خودش به مشکل بخورد، نمونه‌های واضحی از بی‌ایمانی به خدا هستند.

حالا قرار است برای عزت جامعه اسلامی، بر خدا توکل کنیم و میخ اقتصاد مقاومتی را محکم بکوبیم. واقعاً چه مانعی بزرگ‌تر از بی‌ایمانی به خداست که در این میان مانع می‌شود و نمی‌گذارد مسئولان ما به این کار همت کنند. آیا اکنون توکل‌ها بر خداست یا بر کدخداهای دروغین؟




شرط اول اقتصاد مقاومتی: غیرت

خارج‌نشینانی را که دم از وطن و غیرت ملی می‌زنند، دیده‌ای؟ دقت کرده‌ای که چقدر مسخره‌اند؟ مثل آدم لختی می‌مانند که دیگری را به خاطر جوراب سوراخش سرزنش کند! یکی نیست بگوید تو که غیرت نداری در آب‌وخاک خودت بمانی و برای وطن خودت عرق بریزی، حالا که به بیگانه پناهنده شده‌ای، لطفاً دیگر حرف نزن!

قضیه کسانی که اقتصاد مقاومتی را زیر سؤال می‌برند هم همین است. البته ما تک‌تک شبهه‌های‌شان را پاسخ می‌دهیم ولی همین‌جا تکلیف کسی را که به تولید ملی و کارگر ایرانی بی‌احترامی می‌کند، مشخص می‌کنیم! او مشکلش یک چیز است: غیرت!

حالا اگر کسی غیرت دارد، بیاید پای میز مذاکره تا گام‌به‌گام خودمان را به اقتصاد مقاومتی نزدیک کنیم.



سهم زندگی ما از اقتصاد مقاومتی

 تجربه نشان داده که با حرف و شعار و ادعا کارها درست نمی‌شود. به قول قدیمی‌ها «به عمل کار برآید، به سخن‌دانی نیست». حالا هی ما توپ را پاس دهیم تو زمین دولت و دولت هم به خودمان برگرداند تا امسال هم تمام شود و هیچ قدمی از اقتصاد مقاومتی جلو نرود! این‌که نمی‌شود!

 همین اول سالی باید تکلیف خودمان را روشن کنیم تا سهم‌مان معلوم ‌شود. اوضاع مثل راهپیمایی‌ و انتخابات است که تک‌تک افراد باید نقش‌آفرینی کنند و نمی‌توانند آن را به دیگری بسپارند. هر کس باید معلوم کند امسالش با پارسالش چه فرقی کرده است.

خیال کن می‌خواهی دخل مغازه‌ات را هر شب حساب کنی؛ دقیقاً به همان صورت خودت را با اقتصاد مقاومتی بسنج و ببین چقدر به وظیفه‌ات عمل کرده‌ای. چیزی شبیه به «محاسبه نفس» اما این بار در بخش اقتصادی.

حداقل سهم مسجدنما هم از اقتصاد مقاومتی این است که در بسته تابلو اعلانات هر هفته، اقتصاد مقاومتی را یادآوری و ترویج کند. سهم شما چیست؟





 مهم‌ًترین ضلع اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی سه ضلع دارد، یکی از دیگری مهم‌تر. اول آن است که بدانیم چه باید بکنیم. دوم این که به آن چه می‌دانیم اعتقاد پیدا کنیم و با انگیزه قوی سراغش برویم. و سوم هم این که به آنچه دانسته‌ایم و اشتیاق پیدا کرده‌ایم، عمل کنیم. درست معلوم است که ضلع اول مقدمه ضلع دوم است و ضلع دوم مقدمه ضلع سوم. انگار دوتای اول توپ را پاس می‌دهند به سومی تا گل آخر را «اقدام و عمل» بزند.

حالا نوبت به ضلع سوم رسیده است: «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» این یعنی آن که دوتای اولی محقق شده است! اما آیا واقعا این گونه است؟ یعنی آیا مردم و مسوولین واقعا مقدمات را طی کرده‌اند؟

شاید دیگر وقت زیادی نداشته باشیم برای برگشت به گذشته. برای همین باید گذشته را سریع جبران کرد. باید به جای دل بستن به غربی‌ها و قول‌های نامردانه‌شان، به وظیفه‌هایی که می‌دانیم معتقد شویم و بی‌درنگ بشتابیم برای اقدام و عمل.





دعای اقتصاد مقاومتی

 

وَ احْجُبْنى عَنِ السَّرَفِ وَالْاِزْدِیادِ،

وَ قَوِّمْنى بِالْبَذْلِ وَ الْاِقْتِصادِ،

وَ عَلِّمْنى حُسْنَ التَّقْدیرِ...

و مرا از اسراف و زیادى‏خواهى بازدار،

و به بخشش و انتخاب میانه‏روى سامان ده،

و اندازه نگاه‏داشتن نیکو را به من بیاموز...

دعای 30 صحیفه سجادیه، مضامین جالبی در اقتصاد مقاومتی دارد. به درد این روزها می‌خورد. باشد تا عقاید، اخلاق و رفتار اقتصادی‌مان درست شود.










کاریکاتورهای اقتصادی

خیلی خنده‌دار است که کارگرِ بخش تولیدِ محصول الف، صبح تا شب تلاش کند و عرق بریزد تا پول اندکی به دست آورد و خرج زندگیِ صاف‌وساده‌اش بکند- و در این میان شکایت داشته باشد که چرا مردم کالای ما را نمی‌خرند و به سراغ کالای خارجی می‌روند- آن‌وقت همان پول اندک و حلال را که «برایش زحمت کشیده است» بردارد و برود محصول ب را از نوع خارجی‌اش بخرد! با چه توجیهی؟ با این توجیه که محصول خارجی باکیفیت‌تر و ماندگارتر است، اما در محصول ایرانی یا دزدی می‌کنند یا به هر دلیلی کم می‌گذارند! این دیگر نوبر است واقعاً!

از این خنده‌دارتر آن است که طرف اصلاً تولیدکننده نباشد و به تولیدکنندگانِ ایرانی این‌گونه اتهام بزند! حداقل کار آن است که به جای تهمت‌های بی‌ارزش، حمایت‌گر تولیدگران باشیم. ممکن است جنس مشابه خارجی از بعضی جهات برتری داشته باشد، اما باید طرف‌دارِ پروپاقرص کالای داخلی بود.

حالا در میان این کاریکاتورها، اضافه کنید خریدن کالای خارجی را توسط یک نهاد دولتی! دولتی که باید همه‌جوره حامی و پشتیبان کالای ایرانی باشد، باید حرام بداند برای خود خریدن کالای خارجی را. اصلاً خرید کالای ایرانی یک‌جور «از این جیب به آن جیب» است.






مصرف تولید داخلی

عزیزان من! شما وقتی‌که یک جنس داخلی را خرید می‌کنید، به‌جای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کرده‌اید، هم کارگر ایرانی را وادار کرده‌اید به این‌که ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کننده‌ی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روز‌به‌روز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی‌که جنس داخلی مصرف می‌کنید، ثروت ملّی را افزایش داده‌اید. در گذشته، در دوران طاغوت، ترجیح مصرف خارجی به‌عنوان یک سنّت بود؛ سراغ جنس که می‌رفتند، [می‌پرسیدند] داخلی است یا خارجی؟ اگر خارجی بود، بیش‌تر به آن رغبت داشتند؛ این باید برگردد و به‌عکس بشود. نمی‌گوییم خرید جنس خارجی حرام است، امّا عرض می‌کنیم خرید جنس داخلی یک ضرورت برای مقاوم‌سازی اقتصاد است و بر روی همه‌چیز این کشور تأثیر می‌گذارد. باید به این توجّه کرد؛ این نقش همه‌ مردم است. البتّه در این‌جا هم مثل خیلی جاهای دیگر، مسئولیت مسئولان و مدیران کشور از دیگران بیش‌تر است؛ بسیاری از زیاده‌روی‌ها و ریخت‌وپاش‌ها در رفتار مردم، به خاطر نگاه کردن به رفتار آن‌کسانی است که آن‌ها را "بزرگ‌ترها" می‌دانند.

امام خامنه‌ای|1393/1/1

از نکاتی که امسال باید رعایت می‌کردیم







اگر به فکر رزق حلال بودیم...

اگر کسی پولی را که با زحمت خود درآورده، خرج کالای غیرحرام کرد، آیا رزقش حلال است؟ خب البته حکم فقهی را باید از مراجع تقلید پرسید و از حوزه تخصصی ما خارج است، اما این سؤال کمی فرق می‌کند. مثلاً کسی که می‌تواند کالای ایرانی بخرد و نمی‌خرد، یا به‌جای آب‌معدنی با نمانام (برند) ایرانی، همان را با نمانام خارجی می‌خرد؛ این‌ها حکمش چیست؟

شاید در رساله‌ها دراین‌باره چیزی ننوشته باشند اما هم عقل به آن پاسخ می‌دهد هم شرع. وقتی عقل می‌گوید خرید کالای خارجی موجب تضعیف اقتصاد داخلی است و رهبر جامعه اسلامی تقاضا می‌کند که مردم بروند سمت کالای داخلی؛ حالا اگر کسی نرفت، کارش عقلانی است یا شرعی؟ اگر به فکر رزق حلال بودیم، تلاش می‌کردیم برای تقویت اقتصاد مقاومتی...





نمی‌خرم تا تنبیهش کنم!

می‌دانید این جمله را چه کسی به چه کسی می‌گوید؟ متأسفانه این حرف خیلی از مردم ماست که می‌خواهند با نخریدن کالای داخلی، تولیدکننده داخلی را تنبیه کنند تا کیفیت کالایش را بالا ببرد. عجب بصیرتی! چه خوب فهمیده که نخریدنش چقدر مؤثر است در اقتصاد کشور!

اما یک سؤال: چرا وقتی می‌گویند فلان کالای صهیونیستی را نخرید تا به اقتصادشان ضربه وارد شود، هیچ‌کدام از این افراد با بصیرت جدی نمی‌گیرد و با یک جمله خیال خودش را راحت می‌کند: نخریدن ما که تأثیری ندارد!

کاش برعکس شود. طوری که مردم تصمیم جدی بگیرند بر نخریدن کالای خارجی تا شرق و غرب را به خاطر فشار بر ایران تنبیه کنند و از آن‌طرف، همه مصرف‌ها را داخلی کنند تا تولیدکننده ملی هم بتواند کمی رشد کند. البته هیچ‌کس نباید در این مسابقه کم بگذارد...





ویروسی به نام لقمه حرام

لقمه‌ حرام مانند یک ویروس کشنده و خطرناک است که ایمنی دستگاه اقتصاد را به‌کلی نابود می‌کند. لقمهها که حرام شود، اقتصاد به سمت مریضی و رکود حرکت میکند. لقمه‌ حرام هر الگویی را که از شیوه‌ زندگی متناسب با اقتصاد مقاومتی ارائه شود، بی‌استفاده و بی‌فایده می‌کند.

ازیک‌طرف کسی که شکمش از حرام پر باشد، پای هیچ مبارزه و مقاومتی حاضر نخواهد شد و هیچ‌چیز برایش مهم‌تر از سود و منفعت شخصی نخواهد بود. از طرف دیگر در کشوری که مفاسد اقتصادی و حرامخواری در آن بالا بگیرد، سرمایهگذار هم حاضر نمیشود سرمایهگذاری کند. چراکه هرلحظه ممکن است سرمایه‌اش در فاضلاب فساد اقتصادی، نیست و نابود شود. خب، نتیجه‌اش هم معلوم است: ضربه خوردن تولید ملی، رکود اقتصادی، بیکاری و... .

بی‌خود نیست که عبادت کسی که لقمه حرام بخورد قبول نمی‌شود. چراکه وی بیشترین ضربه را به خود و جامعه‌اش وارد می‌کند.

  • امید بابایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی