مراد ما از اقدام و عمل، این است که ...
به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد.
ما باید به خودمان اعتماد کنیم، به خودمان تکیه کنیم و بدانیم میتوانیم و بدانیم که خدای متعال هم کمک میکند.
فرق قرارگاه و ستاد را گفتیم: قرارگاه، مرکز فرماندهی عملیّات است، مثل
قرارگاههای نظامی؛ یعنی از دستگاههای مختلف بهره میگیرد برای اجرای آن
هدفی که ترسیم شده. بنابراین هم مرکز فکر است و باید بنشینند فکر کنند، و
هم مرکز عمل است؛ یعنی باید دستور داده بشود، پیگیری شود، نتایج کار دیده
بشود؛ این کارها باید انشاءالله انجام بگیرد؛
من یک فرصتی دارم در این دیدار که اوّلاً تشکّر کنم از زحماتی که دوستان دارند در بخشهای مختلف میکشند، بخصوص در همین زمینهی مسائل اقتصاد مقاومتی که حالا اسم آقای جهانگیری را آوردیم، و ایشان در نقش ادارهکننده و فرماندهی قرارگاه این اقدام بزرگ، بنا است نقش ایفا کنند. بنده اصرار بر این معنا دارم که بهمعنای واقعی کلمه، فرماندهی صورت بگیرد؛ [چون] دستگاهها، خب سیاستهایی دارند، کارهایی دارند، کارهای متعارف و معمولی دارند؛ نقش فرماندهی این است که ملاحظه کند ببیند کدامیک از این کارها در چهارچوب سیاست اقتصادی میگنجد، و کدام نسبت به اقتصاد مقاومتی بیتفاوت است، و کدام ضدّ اقتصاد مقاومتی است. اینها باید سنجیده بشود؛ آن دستهی اوّل تقویت بشود؛ دستهی دوّم، حتّیالمقدور کشانده بشود به سمت اقتصاد مقاومتی؛ دستهی سوّم بهطور کامل جلوگیری بشود. یعنی این انتظار است.
ما امسال گفتیم «اقدام و عمل»؛(۲) مراد ما از اقدام و عمل، این است که یک اقدام همهجانبه و فراگیر صورت بگیرد، بهطوری که آخر سال بتوانیم گزارش بگیریم و دوستان گزارش بدهند که این چند کار، [مثلاً] این ده مورد انجام گرفت. فرض کنید در زمینهی مسئلهی تولید، این کارها انجام گرفت یا در مسئلهی تولید علم این کارها انجام گرفت، یا در مورد مثلاً فرض کنید که ارتباطات تجاری-بازرگانی خارجی، این اقدامات انجام گرفت؛ [یعنی] کارهای مشخّص. و انتظار ما این است و امیدواریم انشاءالله این کار انجام بگیرد.
بنده از هر اقدامی که چه دولت، چه مجلس شورای اسلامی درجهت منافع مردم و گشایش امور مردم انجام بدهند، جدّاً دفاع میکنم و از آن حمایت میکنم. مهم این است که انسان احساس کند کاری دارد انجام میگیرد که برای منافع ملّی مفید و لازم است؛ اگر بنده در مورد هر موضوعی -چه آنچه مربوط به قوّهی مجریّه است، چه آنچه مربوط به قوّهی مقنّنه است، همچنین قوّهی قضائیّه- احساس کنم کاری دارد انجام میگیرد که در خدمت مردم و برای مردم است، جدّاً دفاع خواهم کرد؛ از همهی نیرو و توانی که در این بندهی ناچیز وجود دارد استفاده خواهم کرد برای حمایت از این کاری که به نفع مردم و برای رفع مشکلات مردم است.
عمده این است که ما به خودمان اتّکاء کنیم؛ اساس کار این است. ما باید به
خودمان اتّکاء کنیم؛ به دیگران نمیشود اتّکاء کرد، به بیگانگان نمیشود
اتّکاء کرد، نمیشود اعتماد کرد.
من مکرّر در دوران همین مذاکرات هستهای -شاید چهار پنج مرتبه یا بیشتر- گفتم به آمریکاییها نمیشود اعتماد کرد.(۳) حالا هم ملاحظه میکنید و میبینید؛ حرفهایی که میزنند، اظهاراتی که میکنند و عملکردی که نشان میدهند، کاملاً امضای آن حرفی است که بنده آنوقت میزدم؛ یعنی واقعاً نمیشود به اینها اعتماد کرد. [البتّه] آمریکاییها بهعنوان نماد بداخلاقی و بداَدایی [هستند] فقط آنها [هم] نیستند، دیگرانی هم هستند که همینجور بداَدا و بداخلاق و بدرفتارند؛ بالاخره نمیشود به آنها اعتماد کرد.
ما باید به خودمان اعتماد کنیم، به خودمان تکیه کنیم و بدانیم میتوانیم و بدانیم که خدای متعال هم کمک میکند. امیرالمؤمنین میفرماید: فَلَمّا رَاَی اللهُ صِدقَنا اَنزَلَ عَلَینَا النَّصرَ وَ اَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبت؛(۴) وقتی ما صادقانه وارد میدان میشویم و حرکت میکنیم، خدای متعال نصرت را به ما قطعاً خواهد داد. خب زندگی فرازونشیب دارد؛ زندگی فردی هم فرازونشیب دارد، چه برسد به زندگی اجتماعی و زندگی یک ملّت. یک جاهایی انسان دچار مشکل میشود، یک جاهایی دچار ناهنجاری و شرایط نامطلوب میشود، یک جاهایی هم انسان مواجه با گشایش میشود؛ همهجورش هست. عمده این است که ما آن خطّ مستقیم را و صراط مستقیم را انشاءالله دنبال کنیم و پیش برویم.
- ۹۵/۰۱/۲۱