بیانی ساده از اقتصاد مقاومتی و نقش مردم ....
به گزارش تراز
، حجتالله عبدالملکی طی یادداشتی در سایت آی اکو نیوز نوشت: نظام اقتصادی
اسلام بازتاب پرتوهای مکتب اقتصادی اسلام در شرایط زمانی و مکانی است.
اسلام یکسری اصول و قواعد اقتصادی ثابت دارد که با عنوان مکتب اقتصادی
اسلام شناخته میشوند که در شرایط مختلف زمانی و مکانی برای اجرا شدن شکل و
شمایل خاصی به اقتصاد میدهند. نام این شکل و شمایل خاص «نظام اقتصادی»
است.
اگر در دهه ۱۳۹۰ بخواهیم مکتب اقتصادی اسلام را در ایران اجرا کنیم، آن شکل از اقتصاد که حاصل میشود، «اقتصاد مقاومتی» نام دارد.
* چرا اقتصاد مقاومتی نامیده شد
دو نوع نیروی نامطلوب در وضعیت اقتصادی فعلی داریم:
خصومتهای اقتصادی خارجی مانند تحریمها
خصومتهای اقتصادی داخلی که عبارتند از ساختارهای ناکارآمد اقتصادی و فرهنگ نادرست اقتصادی در داخل ایران
بنابراین
نظامی که قرار است ما را به اهداف مکتب اقتصادی- اسلامی برساند «اقتصاد
مقاومتی» نام دارد چرا که در مقابل این دو نوع نیروی نامطلوب مقاومت
میکند.
معمولا اقتصاد مقاومتی را در مقابل تحریمها تصور میکنیم
درصورتیکه هرچند در سالهای اخیر تحریمها تشدید شد اما بدین معنا نیست که
در شرایط نبود خصومتهای خارجی به اقتصاد مقاومتی نیاز نداریم. مادامیکه
ساختار اقتصادی نامطلوب داریم به این نوع اقتصاد نیازمندیم.
اهداف مکتب اقتصادی اسلام در وضعیت فعلی اقتصادی در سه گزاره خلاصه میشود:
استقلال اقتصادی
رفاه عمومی
پیشرفت اقتصادی
ابلاغ خطوط راهنما
مقام
معظم رهبری بعد از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام یک مجموعه سیاستی را
ابلاغ کردند بهنام سیاستهای اقتصاد مقاومتی(حاوی یک مقدمه و ۲۴ بند
سیاستی)
این مجموعه سیاستها خطوط راهنمای اصلی را برای اصلاح
ساختار و فرهنگ اقتصادی در داخل کشور ارائه میکند که در صورت اجرا به نظام
اقتصاد مقاومتی میرسیم.
در این خطوط راهنما هم برای دولت و هم برای مردم نقشهایی تعیین شده است.
نقش اصلی بهعنوان بازوی اقتصاد مقاومتی با مردم است اما برنامهریزی برای نقشآفرینی مردم با دولت بهمعنای حاکمیت است.
دولت
باید طراحیهای لازم را انجام دهد و با ابزارهای فرهنگی، قانونی و کنترلی
جامعه را هدایت کند که مردم به درستی نقششان را ایفا کنند.
* نقش مردم در اجرای این سیاستها
مردم براساس برنامهای که دولت مشخص میکند در ۵ حوزه تاثیرگذار هستند و عملیاتی را انجام میدهند:
حوزه مصرف
در این حوزه کاهش مصرف کالاهای خارجی و تجملگرایی موثر است. همچنین لازم است مصرف کالاهای داخلی در خانوادهها نهادینه شود.
حوزه تولید
هرکسی که توان تولید دارد و صاحب یکی از عوامل اساسی تولید است، عامل تولید را به بهترین نحو در راستای تولید ملی بهکار بگیرد.
(عوامل تولید عبارتند از: کار، سرمایه، دانش، منبع طبیعی مثل زمین و معدن،توان مدیریت)
در تمام موارد تولید، افزایش بهرهوری مولفه اصلی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
مساله انتخابات سیاسی
مردم
در انتخابات (انتخابات ریاستجمهوری، شوراها،مجلس شورای اسلامی...) به
افرادی رای دهند که به اقتصاد مقاومتی پایبند باشند و توان به فعلیت
رساندن این اقتصاد را داشته باشند.
حوزه تربیت اقتصادی
یکی
از ارکان اقتصاد مقاوتی بخش فرهنگی است. فرهنگ اقتصادی با تربیت صحیح
اقتصادی اصلاح میشود. هرکسی میتواند در تربیت خودش و دیگرانی که بهنوعی
مخاطبش هستند موثر باشد. ( مثلا یک استاد دانشگاه ابتدا در تربیت اقتصادی
خودش و ثانیا در تربیت اقتصادی دانشجوهایش موثر باشد)
مولفههای تربیت اقتصادی عبارتند از: عقاید اقتصادی صحیح، اخلاق اقتصادی صحیح، احکام اقتصادی صحیح، دانش اقتصادی صحیح.
- ۹۴/۰۷/۲۲